عبدالکریم پورکیان
خطر تحریک نارضایتی های عمومی در ایران
تهران رسانه | دامن زدن به اختلافات قومی، مذهبی یا طبقاتی، تحریک نارضایتیهای عمومی و تبدیل آنها به خشم اجتماعی، از اهداف نفوذیها برای ایجاد بیثباتی داخلی و تضعیف انسجام ملی است.

به گزارش تهران رسانه ؛ عبدالکریم پورکیان احمدآبادی نوشت؛ پدیده نفوذ همواره یکی از پیچیدهترین و مخربترین تهدیدات علیه امنیت ملی کشورها بوده است. این خطر که غالباً از درون و با ظاهری فریبنده عمل میکند، میتواند ساختارهای حیاتی یک ملت را از پایه سست کرده و در نهایت به فروپاشی منجر شود. در شرایط حساس کنونی که کشور درگیر جنگی تمامعیار با تهدیدات خارجی است، درک عمیقتر سازوکارهای نفوذ و شیوههای شناسایی آن، به ضرورتی ملی تبدیل شده است.
این مقاله به بررسی ابعاد مختلف نفوذ، از تعریف و تاکتیکها گرفته تا روشهای مقابله و پیشگیری، با نگاهی تحلیلی و تخصصی میپردازد.
تعریف نفوذ و ابعاد آن
نفوذ را میتوان تلاش سازمانیافته و پنهانی دشمن برای رخنه در لایههای مختلف تصمیمگیری، اجرایی، امنیتی، فرهنگی، اقتصادی و حتی اجتماعی یک کشور، به منظور جمعآوری اطلاعات، تأثیرگذاری بر سیاستها، ایجاد انحراف و تضعیف توانمندیهای ملی تعریف کرد. این پدیده تنها به جاسوسی سنتی محدود نمیشود، بلکه شامل طیف وسیعی از فعالیتهاست که هدف نهایی آنها، کاهش قدرت ملی و افزایش آسیبپذیری کشور در برابر تهدیدات خارجی است. ابعاد نفوذ را میتوان در موارد زیر دستهبندی کرد:
نفوذ اطلاعاتی امنیتی: جمعآوری دادههای حساس و محرمانه، شناسایی نقاط ضعف امنیتی، و کارگذاری عوامل برای خرابکاری.
نفوذ سیاسی تصمیمگیری: تأثیرگذاری بر فرآیندهای قانونگذاری و تصمیمسازی در سطوح عالی، تغییر اولویتها، و جهتدهی به سیاستها در راستای منافع دشمن.
نفوذ اقتصادی: ایجاد اختلال در زیرساختهای اقتصادی، تزریق اطلاعات غلط اقتصادی، و هدایت منابع به سمت پروژههای غیرضروری یا زیانبار
نفوذ فرهنگی اجتماعی: ترویج ارزشهای متضاد با هویت ملی، ایجاد شکافهای اجتماعی، و تهییج نارضایتیهای عمومی برای بیثباتی.
تاکتیکها و شگردهای نفوذیها
نفوذیها، بر خلاف عاملان آشکار دشمن، اغلب با نقابی از دلسوزی و همسویی ظاهر میشوند. تاکتیکهای آنها ابعاد مختلفی داشته و شناخت آنها مستلزم هوشیاری و تحلیل دقیق است
ظاهرگرایی و ریاکاری:
نفوذیها بیش از هر گروه دیگری، خود را با الگوی فکری و گفتمانی حاکم منطبق میکنند. آنها از همان زبان، شعارها و حتی ظواهر انقلابی استفاده میکنند تا اعتماد سیستم را جلب کرده و در لایههای مختلف نفوذ کنند. این ریاکاری، گاهی دروازه ارتقاء آنها در ساختار میشود.
تولید انحراف و سرگرمسازی:
یکی از مؤثرترین تاکتیکهای نفوذیها، منحرف کردن تمرکز کشور از مسائل حیاتی و استراتژیک است. آنها با طرحریزی پروژههای قلابی، ایدههای غیرکاربردی یا ایجاد بحرانهای مصنوعی، منابع و زمان سیستم را به هدر میدهند.مسئلهسازیهای کاذب (مانند تمرکز افراطی بر مسائل فرعی به جای مسائل اصلی) نمونهای بارز از این تاکتیک است.
تحلیلهای جعلی و اطلاعات غلط:
نفوذیها در جایگاه کارشناس خبره یا مشاور، با ارائه تحلیلهای غلط و اطلاعات تحریفشده، ذهن مدیران را منحرف کرده و آنها را به سمت تصمیمات نادرست سوق میدهند.
ایجاد شکاف و گسست
اجتماعی:
دامن زدن به اختلافات قومی، مذهبی یا طبقاتی، تحریک نارضایتیهای عمومی و تبدیل آنها به خشم اجتماعی، از اهداف نفوذیها برای ایجاد بیثباتی داخلی و تضعیف انسجام ملی است.
استفاده از پوششهای رسمی و اعتماد عمومی:
نفوذیها میتوانند در جایگاههای مهم دولتی، نظامی، قضایی، یا حتی فرهنگی، با استفاده از جایگاه و اعتماد عمومی، مأموریتهای خود را پیش ببرند. نمونههایی چون مسعود کشمیری(عامل انفجار دفتر نخستوزیری ایران در سال ۱۳۶۰) که با پوشش انقلابی و دلسوزانه عمل میکرد، گواه این واقعیت است.
چالشهای شناسایی و مقابله با نفوذ:
شناسایی نفوذیها به دلیل تاکتیکهای آنها، چالشبرانگیز میشود. آنها اغلب از نظر ظاهری و گفتمانی، کاملاً با سیستم همسو هستند و ردپای دشمنی آنها را باید در مسیرهایی که پیشنهاد میدهند، اولویتهایی که تعیین میکنند و دغدغههای جعلی که تزریق میکنند، جستجو کرد
مقابله با نفوذ نیازمند یک رویکرد جامع و دقیق و همه سو نگر است که فراتر از اقدامات صرفاً امنیتی باشد
تقویت بصیرت و آگاهی عمومی:
آموزش و افزایش آگاهی جامعه نسبت به شگردهای نفوذیها، بهویژه شناخت *زبانهای شیرین، شعارهای دو آتشه و ظواهر آراسته که اغلب پوششی برای خیانت هستند، حیاتی است*.
بازنگری در فرآیندهای گزینش و ارتقاء:
سیستمهای گزینش و ارتقاء باید به گونهای طراحی شوند که نه صرفاً بر اساس ظاهر و شعار، بلکه بر مبنای عملکرد واقعی، تعهد عملی به منافع ملی و تحلیل دقیق خروجیها، افراد را ارزیابی کنند.
نظارت مستمر و تحلیل عمیق:
نهادهای امنیتی و اطلاعاتی باید با استفاده از ابزارهای پیشرفته تحلیل دادهها و شبکههای اطلاعاتی، به طور مداوم فعالیتهای مشکوک را رصد و الگوهای نفوذ را شناسایی کنند. این امر شامل تحلیل طرحها، پروژهها و سیاستهای پیشنهادی از منظر تأثیر آنها بر توان ملی است.
ایجاد سیستمهای دفاعی تخصصی خاص:
باید مکانیزمهای امنیتی در لایههای مختلف سیستم، از جمله شبکههای اطلاعاتی، ارتباطی و زیرساختهای حیاتی، تقویت شوند تا از نشت اطلاعات یا خرابکاری جلوگیری شود.
همافزایی ملی:
مبارزه با نفوذ یک وظیفه ملی است که نیازمند همکاری و هماهنگی تمامی قوا، نهادها، و آحاد مردم است. تفکیکناپذیری امنیت ملی از انسجام اجتماعی در این زمینه اهمیت ویژهای دارد
نفوذ، همچون موریانهای که ستونهای اعتماد را میخورد، میتواند توانمندیهای یک ملت را تحلیل برده و فرصتهای تاریخی را از آن سلب کند. در شرایطی که کشور در مواجهه با چالشهای پیچیده منطقهای و بینالمللی است، شناسایی و خنثیسازی نفوذ، نه تنها یک وظیفه امنیتی، بلکه یک ضرورت راهبردی برای حفظ و تقویت قدرت ملی است. این امر مستلزم هوشیاری جمعی، تحلیل عمیق رفتارها و گفتارها و بازبینی مداوم فرآیندها در تمامی سطوح حکومتی و اجتماعی است. تنها با شناخت کامل این پدیده پنهان و اتخاذ رویکردهای جامع و پیشگیرانه میتوان از آسیبهای مخرب آن در امان ماند و مسیر توسعه و پیشرفت کشور را هموار ساخت
نفوذ: بررسی عمیقتر سازوکارهای عملیاتی و راهبردهای مقابله:
همانطور که پیشتر اشاره شد، پدیده نفوذ ابعاد و زوایای گوناگونی دارد که شناخت دقیق آنها برای مقابله مؤثر ضروری است. در ادامه به بررسی عمیقتر سازوکارهای عملیاتی نفوذ و راهبردهای موثر مقابله با آن میپردازیم.
سازوکارهای عملیاتی نفوذ:
از فریب تا تسلط
نفوذ یک فرآیند ایستا نیست، بلکه جریانی پویا و مرحله به مرحله است که با برنامهریزی دقیق و هدفمند پیش میرود. نفوذیها برای دستیابی به اهداف خود، از مجموعهای از تاکتیکهای بههمپیوسته استفاده میکنند:
کادرسازی و پرورش نیروهای پنهان :
نفوذ همیشه با جذب افراد برجسته در لایههای بالای سیستم آغاز نمیشود. گاهی اوقات، دشمن از سالها پیش افراد مستعد و قابل جذب را شناسایی کرده و آنها را به صورت پنهان در مسیر رشد و ارتقاء در ساختارهای مختلف قرار میدهد. این افراد، که ممکن است حتی خودشان در ابتدا از مأموریت نهایی خود آگاه نباشند، به تدریج در جایگاههای کلیدی قرار میگیرند. این کادرسازی خاموش میتواند دههها به طول بینجامد و زمانی به ثمر بنشیند که کشور درگیر بحران یا شرایط خاصی است.
استفاده از خلاءها و نقاط ضعف سیستمی:
هر سیستمی، حتی مستحکمترین آنها، دارای نقاط ضعف و خلاءهایی است. نفوذیها به دقت این نقاط ضعف را شناسایی میکنند؛ از ضعف در نظارت و بازرسی، تا وجود رانت، فساد، ناکارآمدی یا حتی شکافهای ایدئولوژیک و سیاسی. آنها از این نقاط ضعف به عنوان دروازهای برای ورود و گسترش فعالیتهای خود بهره میبرند. به عنوان مثال، در یک سیستم متمرکز، نفوذ در مراکز تصمیمگیری کلان میتواند تأثیرات وسیعی داشته باشد.
شبکهسازی و ایجاد گرههای نفوذی:
هدف نهایی نفوذیها تنها قرار گرفتن یک فرد در یک پست خاص نیست. آنها به دنبال ایجاد شبکههای نفوذی هستند که میتوانند اطلاعات را مبادله کنند، بر یکدیگر تأثیر بگذارند و تصمیمات را در راستای اهداف دشمن هدایت کنند. این شبکهها ممکن است به ظاهر هیچ ارتباطی با هم نداشته باشند، اما در واقعیت، هماهنگ و همافزا عمل میکنند. شبکهسازی میتواند در بخشهای مختلف، از رسانه و فرهنگ تا اقتصاد و سیاست، انجام شود.
شستشوی مغزی و استحاله فکری:
نفوذ تنها به معنای جاسوسی یا خرابکاری فیزیکی نیست. یکی از خطرناکترین اشکال آن، استحاله فکری و ارزشی است. نفوذیها، به ویژه در حوزههای فرهنگی و علمی، *با ترویج ایدئولوژیهای وارداتی، تغییر ارزشها و معیارهای قضاوت، و بیاعتبار کردن هویت ملی، افراد و جامعه را از درون تهی میکنند. این فرآیند اغلب پنهان و تدریجی است و مقاومت در برابر آن بسیار دشوار است.
استفاده از اهرمهای فشار خارجی و داخلی:
نفوذیها میتوانند به عنوان واسطهای برای اعمال فشار خارجی بر کشور عمل کنند. آنها با ارائه اطلاعات غلط به طرفهای خارجی، بزرگنمایی نقاط ضعف، و یا کوچکنمایی توانمندیها، به دشمن خارجی کمک میکنند تا اهرمهای فشار خود را مؤثرتر به کار گیرد. به همین ترتیب، میتوانند با دامن زدن به نارضایتیهای داخلی و تحریک افکار عمومی، فشار از درون را نیز بر سیستم افزایش دهند.
راهبردهای مقابله با نفوذ:
مقابله با چنین سازوکارهای مهلک، نیازمند راهبردهای پیشگیرانه است:
نهادینه کردن سیستمهای خودپالایشی :
یک سیستم سالم باید قادر باشد نقاط ضعف خود را شناسایی و رفع کند و در برابر نفوذ مقاوم باشد. این به معنای شفافیت حداکثری در فرآیندها، پاسخگویی مسئولین، و وجود مجاری باز برای نقد سازنده است. سیستمهای نظارتی باید فراتر از نظارت صرف، به سمت تحلیل عملکرد و شناسایی انحرافات احتمالی حرکت کنند.
توسعه سواد رسانهای و قدرت تحلیل:
در عصر اطلاعات، یکی از مهمترین ابزارهای نفوذ، انتشار اخبار جعلی، تحلیلهای مغرضانه و اطلاعات گمراهکننده است.تقویت سواد رسانهای و توانایی تحلیل و تفکیک سره از ناسره در میان آحاد جامعه، به ویژه نسل جوان، یک سپر دفاعی قدرتمند در برابر نفوذ فرهنگی و اطلاعاتی است. این امر شامل آموزش تفکر انتقادی و شک و تردید سازنده به اطلاعات منتشرشده است.
تقویت انسجام ملی و همبستگی اجتماعی:
یکی از اهداف اصلی نفوذ، ایجاد تفرقه و گسست در جامعه است. مقابله با این تاکتیک نیازمند تقویت هویت ملی مشترک، احترام به تنوعهای فرهنگی و قومی، و ایجاد فضایی برای گفتگوی سازنده بین اقشار مختلف است.هرچه جامعه منسجمتر باشد، آسیبپذیری آن در برابر تحریکات نفوذیها کمتر خواهد بود.
امنیت سایبری فعال و پدافند غیرعامل:
با توجه به رشد فزاینده نفوذ سایبری و جنگ ترکیبی، تقویت امنیت سایبری در تمامی زیرساختهای حیاتی کشور و همچنین پیادهسازی اصول پدافند غیرعامل برای کاهش آسیبپذیریها در برابر حملات اطلاعاتی و زیرساختی، حیاتی است. این شامل حفاظت از دادههای حساس و شناسایی و خنثیسازی حملات سایبری قبل از وقوع خسارت است.
بازطراحی سازوکارهای جذب و ارتقاء بر اساس شایستگی و تعهد عملی:
سیستمهای گزینش و انتصاب نباید صرفاً بر اساس مصاحبههای سطحی و ظاهر افراد عمل کنند. باید سیستمهای بسیار متناسب برای ارزیابی سابقه عملکرد، وفاداری عملی به منافع ملی، و سلامت نفس افراد طراحی شود. ایجاد مکانیزمهایی برای ارزیابی مستمر عملکرد افراد در جایگاههای حساس و بازنگری در ارتقاء آنها بر اساس شواهد ملموس، ضروری است.
سرمایهگذاری بر روی نیروهای متخصص داخلی و بومیسازی دانش:
وابستگی به تخصصها و فناوریهای خارجی، یکی از نقاط ضعف و بسترهای نفوذ است. سرمایهگذاری بر روی آموزش و پرورش نیروهای متخصص داخلی در تمامی حوزهها، از جمله فناوری، اقتصاد، و علوم اجتماعی، و همچنین بومیسازی دانش و فناوریهای کلیدی، میتواند وابستگی را کاهش داده و مقاومت کشور را در برابر نفوذ افزایش دهد.
نفوذ نه تنها یک تهدید امنیتی، بلکه یک چالش استراتژیک است که بقا و پیشرفت یک ملت را هدف قرار میدهد. مقابله با آن نیازمند رویکردی چندبعدی است که شامل اقدامات امنیتی، فرهنگی، اجتماعی، اقتصادی و سیاسی میشود. این نبرد پنهان، مستلزم هوشیاری دائمی، بصیرت عمیق، و تعهد ملی در تمامی سطوح است. درک اینکه نفوذیها چگونه فکر میکنند، چگونه عمل میکنند و چگونه میتوانند از نقاط ضعف ما بهرهبرداری کنند، اولین گام برای ساختن یک جامعه و سیستم مقاوم در برابر این تهدید پنهان است.
- پنج شنبه 1404/04/19 09:47
- گروه خبری : سیاست
- کد خبر : 8724
- چاپ
- منبع : تهران رسانه
نظر شما
نظرات
استاد عزیز و گرانقدر احسنت
هم در ورزش سرآمد هم در نویسندگی
نویسنده با کارگردان سینما نسبت دارند؟
برادر عزیز و استاد بزرگوار آفرین
همچنان قلم استوار مانند وجود خودتان
بله نفوذ نه تنها یک تهدید امنیتی، بلکه یک چالش استراتژیک است
استاد عزیز احسنت بر شما
صد درصد.نفوذ تنها به معنای جاسوسی یا خرابکاری فیزیکی نیست. یکی از خطرناکترین اشکال آن، استحاله فکری و ارزشی است.
استاد عزیز در همه رشته ها
مرحبا مرحبا
احسنت بر شما و نوع تفکرتان
درود بر شما و نوشته ارزشمندتان
عالی و کاربردی
استاد بزرگوار فرمایشاتتون بسیار دقیق و ره گشاست . قلمتون همیشه سبز و وجودتون همواره پایدار و سلامت
بسیارعالی وپرمحتوا وآموزنده، فقط مدیریت واقعی وصادق نیازاست درودبرشما
درود بر قلمتان